دریاچه ارومیه در پایان شهریور می‌میرد؟ نامش دریاچه سابق ارومیه می‌شود

دریاچه ارومیه رسما خشک شده است . نتایچ یک پژوهش دانشگاه شریف می‌گوید تراز دریاچه ارومیه به پایین‌ترین سطح در۶۰ سال گذشته رسیده است مرگ دریاچه فرا می‌رسد؟شرایط دریاچه ارومیه به بحرانی‌ترین وضعیت خود رسیده است

دریاچه ارومیه در پایان شهریور می‌میرد؟ نامش دریاچه سابق ارومیه می‌شود

دریاچه ارومیه رسما خشک شده است . براساس گزارش هایی که امروز منتشر شده است  نام دریاچه ارومیه  تا اخر شهریور می شود  دریاچه سابق ارومیه می‌شود .چهار ماه از زمانی که محمد مخبر، معاون اول ابراهیم رئیسی اقدامات برای نجات دریاچه ارومیه را رضایت‌بخش خواند، می‌گذرد. حالا از این دریاچه تلی از نمک به جای مانده است.  چندی پیش نتایچ یک پژوهش دانشگاه شریف منتشر شد که براساس آن  تراز دریاچه ارومیه به پایین‌ترین سطح در۶۰ سال گذشته رسیده است مرگ دریاچه فرا می‌رسد؟شرایط دریاچه ارومیه به بحرانی‌ترین وضعیت خود رسیده است

. عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست در این مورد گفت: «کمتر از ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب باقی مانده که آن هم آب محسوب نمی‌شود، بلکه آب و نمک کامل است. تا آخر شهریور همین میزان هم تبخیر می‌شود و آبی نمی‌ماند. در واقع چیزی که می‌ماند اسمش می‌شود دریاچه سابق ارومیه.»

«تراز دریاچه ارومیه در ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، کمترین تراز ثبت‌شده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۳ تاکنون بوده است و حالا حجم آب از سال ۹۴ هم کمتر شده است»؛ دو گزاره بالا که به خوبی شرایط به‌شدت بحرانی این‌روزهای بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران و یکی از ۲۵ دریاچه بزرگ دنیا را نشان می‌دهد،

دریاچه ارومیه

 تا آخر شهریور نامش دریاچه سابق ارومیه می‌شود

چهار ماه از زمانی که محمد مخبر، معاون اول ابراهیم رئیسی اقدامات برای نجات دریاچه ارومیه را رضایت‌بخش خواند، می‌گذرد. حالا از این دریاچه تلی از نمک به جای مانده است. عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست در این مورد گفت: «کمتر از 700 میلیون مترمکعب آب باقی مانده که آن هم آب محسوب نمی‌شود، بلکه آب و نمک کامل است. تا آخر شهریور همین میزان هم تبخیر می‌شود و آبی نمی‌ماند. در واقع چیزی که می‌ماند اسمش می‌شود دریاچه سابق ارومیه.»

 تجارت‌نیوز نوشت ،  بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه در میان پاسکاری‌ها رو به خشکی رفت و هنوز مقامات دولتی به ریسمان وعده چنگ می‌زنند. عوامل انسانی مانند توسعه شهری و کشاورزی بیشترین سهم را در خشک کردن دریاچه ارومیه دارد؛ با این حال هنوز صحبت از سدسازی و توسعه کشاورزی در منطقه است. در همین حال مسئولان مرتبط خشکسالی و تغییرات اقلیمی را مقصر حال ناخوش این دریاچه می‌دانند.

اردیبهشت‌ماه سال جاری محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور در جلسه ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه اقدامات صورت‌گرفته برای نجات دریاچه ارومیه را رضایت‌بخش ارزیابی کرد. مخبر از دست‌اندرکاران و دستگاه‌های مربوط هم قدردانی کرد.

سوال اینجاست که معاون اول رئیس جمهور مشخصا از چه اقداماتی تقدیر کرد؟ مگر نه آنست که از همان اردیبهشت‌ماه حال دریاچه ارومیه بدتر شد که بهتر نشد؟

خشکسالی یا مدیریت ناکارآمد؟

مقامات مرتبط با پرونده دریاچه ارومیه در تازه‌ترین اظهارات خود، مقصر اصلی خشکی دریاچه ارومیه را خشکسالی و تغییرات اقلیمی اعلام کرده‌اند. با این حال کارشناسان اینها را آدرس‌ غلط دادن و زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن می‌دانند.

اخیرا سلمان ذاکر، نماینده مجلس به ایسنا گفت دریاچه ارومیه خشک نشده ولی ظرفیت آن کاهش پیدا کرده است. علت این اتفاق هم گرمای زیاد و تبخیر آب دریاچه است.

مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر حکمرانی و دیپلماسی آب پیش از این درباره وضعیت دریاچه ارومیه گفت صحبت از اینکه دریاچه ارومیه در وضعیت بحرانی است، دیگر بی‌معنی است. علت اینکه در چنین شرایطی هستیم این است که خیلی دیر متوجه شدیم مساله این دریاچه فقط و فقط بی‌آبی و خشکسالی نیست.

پیش‌تر محمدصادق معتمدیان، استاندار آذربایجان و دبیر کارگروه نجات دریاچه ارومیه گفته بود که در پاییز سال گذشته بارندگی در این حوضه نزدیک به صفر بود. درحالی که گزارش سازمان هواشناسی در تاریخ 29/9/1401 نشان می‌دهد که بارش در حوضه دریاچه ارومیه حدود 51 میلی‌متر بود. گزارش «اطلاعات پهنه‌ای بارش حوضه‌های اصلی کشور» را فصیحی هرندی نیز در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است.

عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان محیط زیست پیش از این گفته بود اگر دریاچه ارومیه خشک شود، تبریز باید تخلیه شود. اگر این تخلیه امکان‌‎پذیر باشد حداقل 1000 دلار هزینه دارد.

او حالا در مصاحبه‌ای با خبرآنلاین از این دریاچه به عنوان دریاچه نمک نام برده است. کلانتری گفت: «در دریاچه دیگر آبی به آن صورت وجود ندارد. تا جایی که من اطلاع دارم، غلظت نمک در آن قسمتی هم که آب داریم، به بالای 50 درصد رسیده است.»

رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: «کمتر از 700 تا 750 میلیون مترمکعب آب باقی مانده که آن هم آب محسوب نمی‌شود، بلکه آب و نمک کامل است. تا آخر شهریور همین میزان هم تبخیر می‌شود و آبی نمی‌ماند. در واقع چیزی که می‌ماند اسمش می‌شود دریاچه سابق ارومیه.»

دریاچه ارومیه

کلانتری گفت حق‌آبه دریاچه در دو سال اخیر پرداخت نشده است. دو سال است که دریاچه رها شده است. رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: «آنجا سالانه ۷۵ سانتی‌متر تبخیر دارد. دو سال هم که آبی به آن اضافه نشده است. در واقع حدود یک و نیم متر آب از بین رفته، پس دیگر چیزی نمانده است.»

او گفت: «نمی‌گویم که دریاچه را نمی‌شود احیا کرد. حرف من این است که دریاچه ارومیه با این روندی که در دو سال اخیر داشته، مسلما خشک می‌شود. استاندار و نمایندگان آذربایجان غربی دغدغه دریاچه را ندارند. ترجیح می‌دهند مردم استان‌شان را راضی نگه دارند.»

ساختار مدیریت آب در ایران غلط است

کلانتری در پاسخ به این سوال که مشکل اصلی خشکی دریاچه ارومیه چیست؟ گفت: ساختار مدیریت آب کشور غلط است. بر مبنای قانون مصوب سال ۱۳۶۱ همه اختیارات آب کشور دست وزیر نیرو است. یعنی مساله آب کشور که یک مساله زیربنایی و بسیار مهم است فقط دست یک نفر است. حالا اگر وزیر نیرو هم فرد ضعیفی باشد، در برابر خواسته‌های نمایندگان مجلس همین مساله پیش می‌آید.

او درباره تخصیص آب هم گفت که معمولا وزارت نیرو نسبت به تخصیص آب مقاومت می‌کند. دلیلش هم این است که می‌گوید مالکیت دریاچه با سازمان محیط زیست است، پس مشکلات این سازمان به ربطی ندارد.

توسعه نسنجیده بخش کشاورزی و شهری

پرونده دریاچه ارومیه هنوز باز است و آنطور که کارشناسان گفته‌اند اگر همین حالا دست به کار شویم، می‌توان از مرگ این دریاچه جلوگیری کرد. با این حال به نظر می‌رسد کار راحت‌تر برای مسئولان این است که آدرس تغییرات اقلیمی را دهند.

دریاچه ارومیه سه حوضه آبریز دارد؛ یعنی سیمینه‌رود، زرینه‌رود و تپه‌رود در سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان.

پیش از این محمدعلی حامدی، کارشناس حوزه آب درباره علت خشک شدن دریاچه ارومیه در گفت‌وگو با عصر ایران توضیحاتی داد. او گفت که این سه رودخانه سالانه ۵/۳ میلیلارد مترمکعب آب به دریاچه ارومیه می‌آوردند. این میزان آب تبخیر طبیعی در دریاچه را جبران می‌کردند.

حامدی گفت در این سه استانی که آب دریاچه ارومیه را تامین می‌کردند، تحولات بزرگی رخ داده است. برای مثال تبریز و ارومیه کلانشهر شده‌اند. در نتیجه توسعه شهری و توسعه بخش کشاورزی یعنی در زراعت و باغداری و در محصولات آب‌بر، تقاضا برای آب در این سه استان بیشتر شد. کردستان توسعه زیادی نداشت و منابع آبی که از این استان به دریاچه می‌آمد، ادامه دارد.

او تاکید کرد که علت واضح وضعیت فعلی دریاچه، افزایش تقاضای آب به دلیل توسعه نسنجیده بخش کشاورزی و شهری است. شهر هم افزایش تقاضا برای آب شرب دارد. شهر تبریز خودش یک بلعنده بزرگ است. در آذربایجان غربی هم ارومیه و هم شهرهای اطرافش به شدت توسعه پیدا کرده است. این شهرها آب شرب تصفیه‌شده می‌خواهند و منابع آبی را که قبلا وارد دریاچه می‌شدند، می‌بلعند.

بنا بر آنچه عیسی کلانتری، فصیحی هرندی و حامدی گفتند، بیش از آنچه تغییرات اقلیمی را مقصر وضعیت فعلی دریاچه ارومیه بدانیم، حکمرانی آب است که دریاچه را به این حال و روز انداخته است

پژوهش تازه دقیقا چه می‌گوید؟

چندی پیش یک پژوهشی درباره دریاچه ارومیه منشتر شد آن‌طور که نویسندگان و پژوهشگران در نخستین گزارش مترتب با این پژوهش نوشتند، این پژوهش با هدف ارایه داده‌های قابل اتکا نسبت به روند تغییرات دریاچه ارومیه طی سال‌های اخیر و پیش‌بینی وضعیت دریاچه ارومیه در پایان سال آبی جاری (شهریور ۱۴۰۲) از سوی طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه و همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف تهیه شده است. بخشی از این بررسی به این صورت بوده که با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای Landsat و توسعه کد GEE، مساحت دریاچه ارومیه در تاریخ ۱۳ خردادماه سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ جمع‌آوری شده است. پژوهشگران این کار، برای کالیبراسیون کد توسعه داده شده در GEE نزدیک‌ترین داده‎ها از نظر تاریخی به تاریخ مدنظر را برای تعیین مساحت دریاچه از پژوهش‌های قبل استخراج کردند و با نتایج به دست آمده از مطالعه خود برای همان تاریخ مقایسه کردند. با استفاده از روش خطایابی به روش RMSE نتایج این بررسی قابل قبول و قابل توسعه برای سه سال گذشته بوده است. چندجمله بالا را می‌توان به این صورت ساده‌سازی و خلاصه‌سازی کرد که پژوهشگران این پژوهش، نخست با استفاده از اطلاعات موجود به یک روش محاسبه رسیدند و در مرحله بعد برای سنجش صحت این روش، اطلاعات در دسترس چندسال گذشته را با روش تازه خود به دست آوردند که خطای آن نسبت به اطلاعات واقعی قابل‌ چشم‌پوشی بود؛ این البته یکی از مراحل هر بررسی علمی است که به نام «ولیدیشن» یا همان صحت‌سنجی خوانده می‌شد. فارغ از این جزییات که تنها برای اطمینان از صحت بررسی و موردتاییدبودن نتایج به آنها اشاره شد، سراغ نتایج برویم.

وقتی همه خوابیم؛ رسیدن تراز دریاچه به پایین‌ترین عدد ۶۰سال گذشته

یکی از مهم‌ترین نتایج این پژوهش هم اطلاعاتی درباره تراز دریاچه است که می‌گوید این عدد به پایین‌ترین مقدار آن در ۶۰ سال گذشته رسیده است. پژوهشگران این بررسی البته در گزارش خود نوشتند که با توجه به انتشارنیافتن داده‎‌های زمینی ثبت تراز دریاچه ارومیه در یک سال اخیر، با بهره‌گیری از ترازهای برداشت‌شده زمینی در سنوات قبل و داشتن مساحت معادل آنها و یافتن مساحت دریاچه ارومیه در تاریخ مدنظر در بازه سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ که با استفاده از سنجش از دور گردآوری شدند، ترسیم نمودار تراز دریاچه ممکن شد. آنها همچنین در گزارش خود نوشتند که همبستگی قابل قبول نتایج با داده‌های زمینی تا سال ۱۴۰۱ نمایانگر صحت الگوریتم پیاده‌سازی شده و قابلیت اعتماد به تراز محاسبه شده برای سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ است. اما با لحاظ کردن چنین جزییاتی، نتیجه دقیقا چه می‌گوید؟ یکی از نتایج مهم می‌گوید که «تراز دریاچه ارومیه در ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ کمترین تراز ثبت‌شده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۳ تاکنون بوده است.» به عبارت ساده‌تر، نخست نکته‌ای گزارش از رسید تراز این دریاچه به پایین‌ترین عدد در ۶۰ سال گذشته حکایت دارد؛ حتی پایین‌تر از روزهایی که عملا اعلام شده‌بود این دریاچه درحال مرگ است و هنوز ستاد احیا و نجات دریاچه هم شکل نگرفته بود.

تغییرات حجم دریاچه؛ حجم آب از سال ۹۴ هم کمتر شده است

بخش مهم دیگر نتایج این پژوهش که حاصل همکاری«طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه با همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف» است به موضوع حجم دریاچه می‌پردازد که دراین مولفه هم نتایج از یک بحران بزرگ حکایت دارد. گراف مرتبط با این بخش می‌گوید که حجم دریاچه ارومیه به پایین‌ترین مقدار خود در یک دهه گذشته رسیده و حتی از سال ۹۴ هم کمتر است. گزارش می‌گوید «تا پیش از سال جاری کمترین میزان حجم ثبت شده آب برای خردادماه در دریاچه ارومیه مربوط به سال ۱۳۹۴ بوده است. ولیکن با توجه به‌شدت افت تراز دریاچه ارومیه در دوسال اخیر، حجم کنونی آب داخل دریاچه ارومیه کمتر از میزان آن در تاریخ مشابه سال ۱۳۹۴ شده است.»

پیش‌بینی مرگ دریاچه در شهریور 1402

بخش نگران‌کننده این گزارش اما هشدار درباره فرارسیدن ابربحرانی است که پیش‌تر کارشناسان فراوانی در شیپور هشدار آن دمیده بودند؛ خشک‌شدن دریاچه‌ای که ده‌ها کیلومتر اطراف آن باید خالی از سکنه شود و نمک آن به چشم هر جنبنده‌ای در شمال غرب ایران خواهد رفت. گزارش می‌گوید «ویژگی طبیعی تمامی تالاب‌ها و دریاچه‌ها تغییرات درون‌سالی پیکره آبی آنهاست. دریاچه ارومیه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همه‌ساله تراز این دریاچه بین روزهای مختلف سال متغیر بوده است.» با این توضیح اما نتایج این بررسی نکات مهمی دربردارد و می‌گوید:

«۱- بنا بر روند افت تراز دریاچه ارومیه در فصل تابستان، تراز آب دریاچه ارومیه در پایان شهریور سال آبی جاری به عدد بین ۱۲۶۹.۸۰ تا ۱۲۶۹.۹۰ متر از سطح دریاهای آزاد خواهد رسید.

۲- پیش‌بینی انجام شده برای محدوده قرارگیری تراز دریاچه ارومیه در پایان شهریور ۱۴۰۲، بیانگر ثبت کمترین میزان تراز این دریاچه در ۶۰ سال گذشته خواهد بود

کلانتری: اعداد و ارقام می‌گوید دریاچه شهریور امسال خشک می‌شود

«عیسی کلانتری» رییس پیشین سازمان محیط‌زیست ایران که از سال ۱۳۹۲ تا اواخر تیر پارسال مدیر اجرایی ستاد احیای دریاچه ارومیه بود و یکی از آگاه‌ترین کارشناسان نسبت به اعداد و ارقام مرتبط به این دریاچه است، هم در گفت‌وگو با «اعتماد» از نزدیک‌ بودن مرگ این دریاچه به «اعتماد» می‌گوید. او معتقد است که آثار سوء ناشی از این بحران زیست‌محیطی چنان هولناک خواهد بود که زندگی در کلان‌شهری مانند تبریز عملا ناممکن خواهد بود و می‌گوید با همه این بحران‌های پیش‌رو، دولت کنونی توان علمی درک این بحران و آثار وحشتناک ناشی از آن را ندارد. کلانتری در این باره به «اعتماد» می‌گوید: «در دو سال گذشته یعنی ر‌وزهایی که دولت جدید سر کار آمده است، ارتفاع دریاچه ۹۷ سانتی‌متر پایین آمده است. دو سال پیش دریاچه ارومیه ۳/۹۳ میلیارد مترمکعب آب داشت اما الان حجم آب آن به ۷۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است. علاوه‌براین سطح آب دریاچه دو سال پیش در همین موقع ۳۱۰۰ کیلومتر مربع بوده و الان به۹۲۰ کیلومترمربع رسیده است؛ یعنی با این حساب تا پایان تابستان در دریاچه آبی نخواهد بود و دریاچه احتمالا تبدیل به باتلاق خواهد شد.»

این اعداد و ارقام و تغییرات آنها برای هر فرد غیرکارشناس هم نشان از آغاز یک بحران دارد اما چرا دولت کنونی چندان توجهی به آنها ندارد و نه تنها به سادگی از کنار چنین ارقام هشداردهنده‌ای می‌گذرد که حتی از «شرایط مطلوب» دریاچه هم سخن می‌گوید؟ رییس پیشین سازمان محیط‌زیست ایران در پاسخ به این پرسش «اعتماد» هم می‌گوید: «من نمی‌دانم این دولت چه کاری انجام می‌دهد و با وجود اینکه چندین ماه است آب رودخانه زاب وارد دریاچه شده، شرایط کلی دریاچه تا این‌اندازه بحرانی شده است؟ حقیقتا نمی‌دانیم اینها مشغول چه هستند؟ اما می‌دانیم که نه حقابه‌ها را دادند و نه به دنبال کاهش کشاورزی هستند و عملا هیچ کاری نکردند و سطح زیر‌کشت آبی که قرار بود منع شود در آذربایجان غربی حتی توسعه هم پیدا کرده است. به نظر می‌آید دولت تسلیم نمایندگان شده است.

هیچ چیزی پیگیری نمی‌شود و همه‌چیز رها شده است. بی‌شک یک فاجعه زیست‌محیطی در راه است که به هیچ‌شکلی قابل جبران نیست و ملت آذربایجان باید حتما رییس‌جمهوری را بازخواست کنند و این قابل چشم‌پوشی نیست. همه‌‌شان (مسوولان دولت درباره دریاچه) هم دروغ می‌گویند. مثلا در فروردین امسال ارتفاع دریاچه را با شهریور پارسال مقایسه کردند و مدعی شدند که وضعیت دریاچه بهتر شده درحالی که همه می‌دانیم دریاچه همیشه ۱۵ فروردین بیشترین آب را دارد و در شهریور به کمترین مقدار آب می‌رسد. یعنی اینها آمدند بیشترین مقدار آب دریاچه در دوره خودشان را به کمترین حالت دریاچه در دولت قبل مقایسه کردند!» یک بحث مهم دیگر اما به وضعیت آمار و اطلاعات مرتبط با دریاچه برمی‌گردد که در دولت جدید به صورت مداوم و شفاف منتشر نمی‌شود و همین موضوع باعث اعتراض فعالان محیط‌زیست و پژوهشگران مرتبط با حوزه دریاچه هم شده است؛ کلانتری درباره این موضوع هم می‌گوید: «بله، هیچ اطلاعاتی منتشر نمی‌کنند و وزارت نیرو هم هیچ اطلاعی نمی‌دهد. سازمان محیط‌زیست هم که باید مدعی دریاچه باشد، مرده و هیچ کاری نمی‌کند. نمی‌دانم در کشور چه می‌گذرد؟»

با این اوصاف و در چنین شرایطی به‌نظر می‌آید مرگ دریاچه چندان هم دور از انتظار نیست؛ اگر این اتفاق رخ دهد چه شرایطی در انتظار شمال‌غرب ایران و مردم منطقه خواهد بود؟ کلانتری در این باره هم می‌گوید: «اگر دریاچه خشک شود اولین قربانیان مردم تبریز و حاشیه شرقی دریاچه هستند. کشاورزی از بین خواهد رفت، به اختلاف درجه حرارت تابستان و زمستان ۷ درجه اضافه می‌شود که ژنتیک انسان، حیوان، گیاه و میکروب را دچار تغییر و جهش می‌کند. این جهش یعنی سرطان و ده‌ها بیماری و مساله دیگر. به عنوان مثال در سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ که اوج خشک شدن دریاچه بود سرطان پوست در حیوانات شمال‌غرب دریاچه ارومیه ۲۰ برابر شده بود و حالا فکر کنید در صورت خشکی کامل دریاچه چه رخ خواهد داد؟ شهر تبریز در ۶-۵ سال آینده با آن غبار نمکی امکان زندگی نخواهد داشت.» اما مگر می‌شود مسوولان کنونی نسبت به بحرانی مانند خالی از سکنه ‌شدن کلان‌شهری مانند تبریز بی‌تفاوت باشند؛ واقعا مسوولان کنونی چه فکری می‌کنند و چرا این مساله را جدی نمی‌گیرند؟ کلانتری در این باره هم می‌گوید: «به نظر من دولت نمی‌فهمد که خشک‌شدن دریاچه یعنی چه و توان علمی درک مطلب را ندارند. به مردم هم اطلاعات غلط می‌دهند.»

حتی حساسیت مردم نسبت به خشکی دریاچه را از بین بردند

اگرچه آمار و اطلاعات و همچنین نتایج یک پژوهش علمی و قابل‌اعتنا از احتمال یک بحران بزرگ حکایت دارد و به‌نظر می‌آید حالا خشکی دریاچه هم چندان دور از ذهن نیست اما یک فعال حوزه اجتماعی ساکن در منطقه از بحرانی دیگر سخن می‌گوید و آن از بین رفتن حساسیت مردم نسبت به دریاچه در یک‌دهه گذشته است. «محمدحسین حسن‌زاده» فعال محیط‌زیست و رییس کمیته مردم‌نهاد ستاد احیای دریاچه ارومیه در این باره به «اعتماد» می‌گوید: «واقعیت این است که دریاچه اصلا شرایط خوبی ندارد و آنچه بر عمق فاجعه دریاچه می‌افزاید اینکه قبلا یک حساسیت مردمی بود که در بین مسوولان هم وجود داشت اما رفته‌رفته این موضوع عادی شده و هیچ خروجی هم ندارد. الان شرایط دریاچه از قبل هم بدتر شده و در مشکلات بزرگ‌تر جامعه کم‌پیدا و گم شده است.» او در توضیح این تغییر در حساسیت مردم، هم می‌گوید: «بحث دریاچه و ستاد احیا هر مشکلی که داشت یک نتیجه داشت و آن‌هم اعلام عمومی تراز دریاچه است اما الان و بعد از اینکه ستاد از حالت قبلی خارج شده و دیدگاه متفاوتی ایجاد شده دیگر اعداد و ارقام شفاف به مردم اعلام نمی‌شود یا به‌موقع اعلام نمی‌شود. نکته دیگر اینکه هنوز برخی دستگاه‌ها و عمدتا حقوقی نگاه‌شان این است که این بحران را پاک‌سازی کنند و حتی کوچک‌شدن را به عنوان یک اصل برای خود پذیرفته و دنبال شعارهای خودشان هستند.»

بخش مهم سخنان این فعال اجتماعی، تاکید بر کاهش حساسیت عمومی نسبت به این بحران پیش‌رو است؛ او می‌گوید که راهکار این بحران در همکاری مردمی بود اما روند فعالیت مسوولان به‌گونه‌ای بوده که حالا نه تنها شاهد همکاری نیستیم که حتی در برخی موارد میزان کشاورزی و حتی حفر چاه هم افزایش یافته است.

به‌نظر می‌آید در یک سمت آمار و اطلاعات از مرگ زودرس یک دریاچه تاریخی حکایت دارد و در سمت دیگر هم دماسنج‌های مرتبط با مسائل‌ اجتماعی از کاهش حساسیت مردمی می‌گویند و همه اینها یعنی اینکه اگر نخواهیم بگوییم بحران بزرگ فرارسیده، دست‌کم باید پذیرفت که سیاهی در راه شمال غرب ایران است.

منبع: اعتماد

دیگر رسانه ها

کدخبر: 104328

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها

      • حسن حاجی خالندی

        قانون طبیعته موجودات میان و میرن طبیعت دگرگون میشه هیچی ارزش غصه نداره اینقد خودتونو ناراحت نکنید

      ارسال نظر