سخنگوی طالبان :موسیقی و نقاشی حرام است / فیلتر نیاز است / احزاب فعال باشند اما اجازه مخالفت ندارند

سخنگوی دولت طالبان موسیقی و نقاشی را حرام دانسته است اما فیلتر را مشروط کرده و برای فعالیت زنان وعده داده است

سخنگوی طالبان :موسیقی و نقاشی حرام است /  فیلتر نیاز است / احزاب فعال باشند اما اجازه مخالفت ندارند
 ذبیح الله مجاهد معاون وزیر فرهنگ و سخنگوی دولت طالبان گفت وگویی جالب با سایت خبری عصرایران داشته است .وی دراین گفت وگو موسیقی و نقاشی را حرام دانسته است اما فیلتر را مشروط کرده و برای فعالیت زنان وعده داده است

مهمترین حرف های او بدین شرح است 

-می‌خواهیم با جمهوری اسلامی ایران روابط خوب و قوی داشته باشیم

-موسیقی ممنوع است

-تعیین تکلیف تحصیل و کار زنان در چند ماه آینده

-احزاب فعالیت کنند ولی اجازه مخالفت ندارند

-نقاشی از افراد زنده در شرع حرام است

-می‌خواهیم با کشورهای دیگر هم زندگی کنیم رسانه ها را فیلتر نمی کنیم چون نیازمندی مردم است

 -اگر چیزی خلاف منافع کشور ما نشر می شود وزارتخانه های مختلف امنیتی، استخبارات و مخابرات وظیفه دارند فیلتر داشته باشند ولی از خود ما فیلتری نیست.

-نمی خواهیم کشوریی منزویی باشیم

-نیاز به کار و تحصیل زنان وجود دارد

-برای ورود به کابل آمادگی نداشتیم.

- تلاش می ورزیم مشکلات اقتصادی را هم دغدغه مهمی برای مردم است برایش راه حل پیدا شود و در این راستا هم گام هایی را برداشته ایم تا حدی معاشات (حقوق ماهانه) مامورین (کارمندان دولت) پیدا شده و تا حدی برای تجار و سرمایه گذاران ما هم فرصت های کاری مهیا گردیده است

-در رسانه های آزاد (خصوصی)، خانم ها کار می کنند و من آنها را می بینم.

-اگر روزنامه‌نگاری بخواهد انتقادی کند از نخست وزیر دولت امارت اسلامی (طالبان)، از وزیر، از وزیر خارجه امارت اسلامی می‌توانند، چون چنین چیزی بیشتر به معنای اصلاح است. هر کسی هم عیبی داشته باشد هم باید پیدا کند.

مقدمه این گفت وگو را که توصیفی از شرایط کابل است بخوانید :

 رضا غبیشاوی : مرکز کابل به مانند همیشه شلوغ و پرسرو صدا بود. قبل از ظهر و به همراه دوستان افغانستانی به مقابل ساختمان وزارت فرهنگ افغانستان رسیدیم. دوستان افغانستانی می گفتند شلوغی به مانند گذشته است اما از شدت بازرسی ها و محدودیت های امنیتی کم شده است. طالبان، تابلوی وزارتخانه را عوض کرده بودند و "امارت اسلامی" جای "جمهوری اسلامی افغانستان" را گرفته بود؛ طبق معمول هم تابلو به رنگ سیاه و سفید است.در کنار درب ورودی یا به قول خودشان "دروازه"، دو نیروی طالبان یا همان امارت اسلامی با لباس نظامی و اسلحه به دست ایستاده بودند. نیروهایی که به تازگی لباس فرم نظامی هم به تن کرده اند و به جای سلاح های معمولی کلاشنیکف اینک تجهیزات و سلاح پیشرفته غنیمتی آمریکایی به دست دارند.

به همراه دوستان افغانستانی توضیح دادیم که برای کسب مجوز خبرنگاری آمده ایم. اندک تاملی کرد و اجازه ورود دادند. دوست افغانستانی گفت قبلا بیشتر طول می کشید هم هماهنگی ورود و هم بازرسی ها اما الان، هر دو کمتر شده اند.از دالان طولانی عبور کردیم. دالانی که خیابان را به ورودی وزارتخانه در خیابان پشتی متصل می کرد. دالانی که با قطعات بزرگ بتن ساخته شده تا جلوی حملات و ترورها و انفجارها را بگیرد؛ حملات و انفجارهایی که بخش بزرگی از انها سهم طالبان بود. حالا اما پس از فرار اشرف غنی رییس جمهوری و فروپاشی دولت جمهوریت، نیروهای طالبان (امارت اسلامی) دولت را دست گرفتند. اسلحه به دستان دیروز امروز پشت میز نشین شده اند؛ البته اسلحه فراموش نشده و همچنان می توان آن را دید.

آنها ۲۰ سال حکومت های کرزای و اشرف غنی و حضور ارتش امریکا در افغانستان را دوره اشغال و اشغالگری می نامند و دقیقا در همین دوره، تروریست توصیف می شدند. آنها حملات و انفجارها را عملیات ضداشغالگری می نامیدند و طرف مقابل، آن را ترور و آدم کشی.با عبور از دالان طولانی وارد ساختمان " فرهنگ" می شویم.  درب اصلی وزارتخانه، بزرگ، سنگین و قطور است. شبیه درب گاو صندوق. در طبقه همکف روی دیوار مراحل دریافت کارت خبرنگاری ثبت شده که مربوط به دوره قبل است.با آسانسور به طبقه ۲ و اتاق ذبیح الله مجاهد (معاون وزیر فرهنگ و سخنگوی طالبان) می رویم. در آسانسور دو کارمند وزارت فرهنگ بودند. از دولت قبل بودند. قیافه شان شبیه کارمندان وزارت ارشاد خودمان بود انگار همه کارمندان وزارت ارشاد در جهان شبیه هم هستند درباره حقوق معوقه صحبت می کردند. کارکنان وزارتخانه ها چند ماهی است حقوق نگرفته اند.

به اتاق مجاهد رسیدیم. او در چند سال اخیر از طریق اکانت توییتری و انتشار بیانیه ها و فیلم و عکس ها فعالیت های طالبان را اطلاع رسانی می کرد. از فایل های صوتی برای تشویق نیروهای دولتی به تسلیم شدن تا انتشار خبر و فیلم حضور نیروهای طالبان در مقابل فرمانداری ها و استانداری ها که نشانه سقوط کامل شهرستان ها و استان ها بود.تا قبل از ورود طالبان به کابل و سیطره بر حکومت، هیچ عکس یا مشخصات تایید شده ای از او منتشر نشده بود اما با پیروزی طالبان اولین نشست خبری را برگزار کرد و مشخص شد برخلاف گفته مقامات امریکایی او شخصیت خیالی نیست بلکه واقعیت دارد.وارد اتاق می شویم. با استقبال گرم مسوول دفتر مجاهد روبه رو می شویم. اقای "شفیق پدرود" از کارمندان قدیمی وزارت فرهنگ است. خوش سخن و دغدغه مند فرهنگ و ادبیات. خاطره تعریف کرد.

برایمان چای سبز آورند. چای در افغانستان؛ یعنی چای سبز. درباره فرهنگ و شعر و ادبیات ‌و اشتراکات و ارتباطات دو ملت صحبت می کنیم. صبر می کنیم تا حدود ۴۰  دقیقه بعد مجاهد می رسد. با ۲ محافظ اسلحه به دست و یک همراه هم لباس خودش. دو محافظ، اولی جوان تر است با لباس فرم نظامی و دومی که سن بیشتر، قد بلندتر و ریش پرپشت تری داشت با لباس معمولی و کلاه سنتی قرمز رنگ (کلاه قندهاری) به سر اما جلیقه سبز نظامی داشت.مجاهد با قدی بلند اما درشت هیکل و لباس یک دست سفید و دستار مشکی ... یک محافظ دم درب اصلی اتاق می نشیند و دیگری در کنار درب اتاق مجاهد. دستیار مجاهد به سراغمان آمد اسم و مشخصات و نام خبرگزاری را سوال کرد و برگشت.بعد از حدود یک ساعت وارد اتاق می شوم و قبلش هم محافظان، بازرسی یا به قول خودشان "تلاشی" می کنند. به نظر می رسد در اتاق نه چندان بزرگ مجاهد کمتر چیزی تغییر کرده. البته عکس اشرف غنی (رییس جمهور فراری) برداشته شده و پرچم طالبان یا امارت اسلامی جایگزین پرچم حکومت سابق (جمهوری اسلامی) شده اما سایر تابلوها از جمله نقاشی بزرگ با عنوان "یادمان شهدای رسانه افغانستان" به دیوار مانده بود. خبرنگارانی که در انفجارها و حملات در افغانستان کشته شده اند. دستیار مجاهد که جوان تر بود هم آن طرف تر در مقابل لپ تاپ کوچکی نشسته و مشغول است.

 

منبع: عصرایران

دیگر رسانه ها

کدخبر: 934

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها

      ارسال نظر