پرونده جنایی مخوف قاتل زنجیره ای + ریاضیدان معروف

تئودور جان «تد» کاچینسکی، ریاضیدان، رهبر جنبش ضد تکنولوژی و قاتل زنجیره‌ای آمریکایی بود. او به خاطر نقدهای اجتماعی گسترده‌اش که صنعت‌گرایی، فناوری مدرن و چپ‌گرایان سیاسی را هدف می‌گرفت، شناخته می‌شد.

کاچینسکی همچنین اعجوبه ریاضیات و استاد ریاضیات بود و در تجزیه و تحلیل نظریه توابع هندسی تخصص داشت. به گفته پروفسور پیتر دورن، استاد ریاضیات دانشگاه میشیگان، کاچینسکی فردی غیرعادی بود. او بسیار بر روی کار خود متمرکز بود و انگیزه بسیاری برای کشف حقایق ریاضی داشت. جورج پیرانیان، یکی دیگر از اساتید ریاضیات میشیگان نیز درباره کاچینسکی گفته بود: اینکه بگوییم او باهوش بود کافی نیست.

با این وجود کاچینسکی حرفه آکادمیک خود را در سال ۱۹۶۹ رها کرد تا یک زندگی بدوی را دنبال کند. او از ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ درگیر بمب‌گذاری در سرتاسر آمریکا علیه افراد مرتبط با فناوری مدرن بود و بمب‌های متعددی را جاسازی یا پست کرد که نهایتاً منجر به کشته شدن سه نفر و زخمی شدن ۲۳ نفر دیگر شد.

او در سال ۱۹۷۱ به کابینی دوردست و بدون برق و آب در لینکن، مونتانا نقل مکان کرد و در انزوا زندگی کرد تا بتواند مهارت‌های بقا را تمرین کند و خودکفا شود. او به دنبال نابودی بیابان اطراف کابینش به این نتیجه رسید که زندگی در طبیعت در حال تبدیل شدن به یک امر غیرممکن است. بنابراین کاچینسکی تصمیم گرفت تا با صنعتی شدن و نابودی طبیعت از طریق تروریسم مبارزه کند و کمپین بمب گذاری خود را در سال ۱۹۷۸ آغاز کرد.

کاچینسکی بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵، مجموعه‌ای از بمب‌های پیچیده‌تر را به صورت پستی یا دستی تحویل داد که در مجموع سه نفر را کشت و ۲۳ نفر را مجروح کرد. پلیس آمریکا ۱۶ بمب را به کاچینسکی نسبت داده است. در حالی که دستگاه‌های بمب‌گذاری در طول سال‌ها به طور گسترده‌ای متفاوت بودند اما بسیاری از آنها حاوی حروف “FC”بودند که بعد از دستگیری کاچینسکی مشخص شد “FC” مخفف "باشگاه آزادی" است. او عمداً سرنخ‌های گمراه‌کننده را در دستگاه‌ها قرار میداد و در آماده‌سازی آن‌ها بسیار دقت می‌کرد تا اثر انگشتی از خود باقی نگذارد. 

کاچینسکی همچنین در سال ۱۹۹۵، نامه‌ای به نیویورک تایمز فرستاد و وعده داد در صورتی که تایمز یا واشنگتن پست مقاله او را که در توضیح اعتقاداتش درباره محیط زیست و صنعتی شدن جهان بود را منتشر کنند از تروریسم دست برمیدارد. اف‌بی‌آی و دادستان کل برای انتشار مقاله او در واشنگتن پست به این روزنامه فشار آوردند و در نهایت مقاله کاچینسکی انتشار یافت و همین اقدام سرآغازی برای روند شناسایی و دستگیری او بود زیرا برادر کاچینسکی پس از خواندن مقاله، سبک نثر او را تشخیص  و سوء ظن خود را به FBI گزارش داد.

با این وجود پرونده قضایی کاچینسکی یکی از طولانی‌ترین و پرهزینه‌ترین تحقیقات قضایی و جنایی در تاریخ اداره تحقیقات فدرال آمریکا تا آن زمان بود. در نهایت کاچینسکی در سال ۱۹۹۶ دستگیر شد و در سال ۱۹۹۸ به تمام اتهامات خود اعتراف کرد و درنهایت به حبس ابد، بدون امکان آزادی مشروط محکوم شد.