از راه‌اندازی انجمن خالی‌بندان تا خوابیدن پشت درِ بانک مرکزی

همکاران مطبوعاتی حجت‌الاسلام محمود دعایی، از ۴۳ سال مدیریت او بر موسسه اطلاعات، ناگفته‌هایی دارند که بسیار خواندنی است؛ از مشی اعتدالی و اخلاق‌گرای او در کار روزنامه‌نگاری گرفته تا شوخ طبعی و رفاقتش با همکارانش.

از راه‌اندازی انجمن خالی‌بندان تا خوابیدن پشت درِ بانک مرکزی

درگذشت حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی، مدیر موسسه اطلاعات و چهره سیاسی و فرهنگی در روز یکشنبه ۱۵ خرداد، موجی از اندوه و تاسف را برانگیخت و بسیاری از اهالی فرهنگ و سیاست را به واکنش برانگیخت. اگرچه در صدها پیام و سخن که در پی این ضایعه منتشر و گفته شد، وجوه مختلف زندگی و کارنامه فرهنگی و سیاسی دعایی مورد تاکید قرار گرفت، ولی یکی از مهم‌ترین میراث‌های این سیاستمدار و مطبوعاتی محبوب که همانا موسسه اطلاعات است، کم‌تر مورد توجه قرار گرفت.

برای آشنایی با آن‌چه سیدمحمود دعایی در پهنه مطبوعاتی کشور از خود به جا گذاشته است، سراغ چند تن از روزنامه‌نگاران پیشکسوت و باسابقه رفتیم و از آن‌ها درباره مدیریت روزنامه اطلاعات و دیگر بخش‌های این موسسه پرسیدیم که پاسخ‌های‌شان مُهر تاییدی دوباره بر اخلاق‌گرایی، میانه‌روی، دوراندیشی، جامع‌نگری، مردم‌گرایی، مدیریت درست و ساده‌زیستی این عالم بزرگ بود.

مدیری که مخالف گرفتن بودجه دولتی بود

موسسه اطلاعات از سازمان‌های زیر نظر مقام معظم رهبری است و از این منظر، دولتی شمرده می‌شود؛ با این‌حال، دعایی، هیچ‌گاه به دنبال سهم گرفتن از بودجه کشور نبود و همیشه بر استقلال مالی آن تاکید می‌کرد.

فتح‌الله جوادی که چهار دهه سردبیری مجله «اطلاعات هفتگی» را بر عهده داشته است، تاکید می‌کند موسسه اطلاعات، هیچ بودجه دولتی نمی‌گرفت. او ادامه می‌دهد: «ردیف بودجه نداشتیم و کمک دولتی هم نمی‌گرفتیم و همواره سعی می‌کردیم روی پای خودمان بایستیم. این سفارش آقای دعایی از همان روز نخستی بود که مدیریت موسسه را برعهده گرفت. برای همین، همیشه دنبال خودکفایی و درآمدسازی در مجموعه بود.»

او برای نمونه یادآور می‌شود: «چاپخانه‌ای که قبل از انقلاب وجود داشت، به طور کلی متحول شد، آن چاپخانه دیگر به درد نمی‌خورد و ما در دهه ۷۰ تمام تجهیزات آن را به‌روزرسانی کردیم. همچنین، ساختمان جدیدی ساختیم و کل مجموعه را به آن‌جا منتقل کردیم. بسیاری فکر می‌کردند این کار بزرگ با بودجه دولتی انجام شده است که این‌گونه نبود.»

عباس یاری که از روزنامه‌نگاران با سابقه و از بنیان‌گذاران مجله فیلم است، در همین باره می‌گوید: «پیش از انقلاب هم با روزنامه اطلاعات همکاری داشتم، اما بعد از انقلاب بود که آقای دعایی موسسه را بسیار گسترش داد و دستگاه‌های چاپ جدید را به مجموعه آورد. زمانی که در دفتر ایشان بودم، متوجه یک موضوع جالب شدم، ایشان برای این‌که برای خرید تجهیزات چاپخانه، ارز اختصاص پیدا کند، می‌رفت پشت در اتاق آقای نوربخش که در آن زمان رئیس بانک مرکزی بود، می‌خوابید و با همین شیوه موسسه اطلاعات توانست با بودجه خودش، آن چاپخانه بزرگ را راه‌اندازی کند.»

«اطلاعات» خنثی نبود، میانه‌رو و اخلاق‌گرا بود

برخی منتقدان معتقدند پس از انقلاب اسلامی، «اطلاعات» به یک روزنامه خنثی تبدیل شد که هیچ سوگیری‌ نداشت و برای همین وزن خود را در درگیری‌ها و رقابت‌های سیاسی از دست داد.

علیرضا بردبار، از روزنامه‌نگاران پیشکسوت که سال‌ها سابقه همکاری با روزنامه اطلاعات داشته است، با این دیدگاه همراه نیست و توضیح می‌دهد: «حاج آقا دعایی علی‌رغم دیدگاه‌های سیاسی و جناحی که داشت، هیچ‌وقت آن را در روزنامه اطلاعات اعمال نکرد و همیشه هم یادآور می‌شد که ما باید تمام گروه‌ها، جناح‌ها و احزاب را به یک چشم ببینیم و اخبار دوست و دشمن را به یک اندازه پوشش دهیم. این یکی از مشخصه‌های بارز حاج‌آقا بود که باعث شده بود وقتی شما روزنامه اطلاعات را ورق می‌زدید، همه دیدگاه‌ها و نگاه‌ها و خط مشی‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آن ببینید. این از ویژگی‌های مثبت و ارزشمند روزنامه اطلاعات بود.»

یاری هم موافق نظر بردبار است و در این‌باره می‌گوید: «آقای دعایی آن روحیه تهاجمی را نداشت. این‌که یک روزنامه تلاش کند نگاهی جامع به همه دیدگاه‌ها و رویکردهای متفاوت داشته باشد، بسیار خوب است و از همه مهم‌تر این‌که روزنامه اطلاعات هیچ‌گاه به افراد هتاکی نکرد.»

او ادامه می‌دهد: «یک روزنامه اگر در نقش تریبون سیاسی ظاهر شود، دیگر رسانه نیست. اتفاقا، سوگیری و جناحی شدن است که باعث می‌شود رسانه به وضعی بیفتد که در حال حاضر با آن مواجه هستیم و «اطلاعاتِ» دعایی از آن پرهیز می‌کرد.»

جوادی هم در این باره توضیح می‌دهد: «هرکسی که درباره یک نشریه قضاوتی می‌کند، باید حواسش به این موضوع باشد که خاستگاه آن روزنامه چیست. ما روزنامه بخش خصوصی نبودیم، ما یک رسانه وابسته به نظام بودیم و ضمن وفادار ماندن به اصول انقلاب، باید از جناح‌بندی و تنش‌آفرینی، دوری می‌کردیم.»

او می‌افزاید: «حاج‌آقا تشخیص داده بودند که چهارچوب‌هایی را در روزنامه اطلاعات رعایت کنیم؛ اول از همه وارد حوزه‌های زرد روزنامه‌نگاری نشویم، دوم این‌که روزنامه به حریم خصوصی افراد ورود پیدا نکند و سوم این‌که اخلاق اسلامی رعایت شود. به این دلیل نمی‌توان گفت که یک رسانه با رعایت قوانین و مقررات تعریف شده، خنثی به شمار بیاید.»

مدیری که دوست کارکنانش بود و آن‌ها را صاحبخانه کرد

یک موسسه فرهنگی و رسانه‌ای، بدون خبرنگاران، نویسندگان، همکاران و نیروهایش، هیچ هم نیست. این واقعیتی بود که حجت‌الاسلام دعایی به آن باور داشت و در راه آن گام برداشت.

بردبار، درباره رابطه و رفتار دعایی با کارکنان روزنامه اطلاعات توضیح می‌دهد: «او رییس و مافوق ما نبود، همکار و دوست ما بود. همیشه در مراسم خصوصی که باهم می‌نشستیم، جز شوخی و خنده چیزی نمی‌دیدیم و حتی در پذیرایی‌ها و صرف غذا، خودشان پیش‌قدم می‌شدند و کار را برعهده می‌گرفتند.»

او ادامه می‌دهد: «حسن خلق و رفتار ایشان، نیروها را در موسسه نگه می‌داشت. در گعده‌های دوستانه‌ای که در روزنامه برقرار می‌شد، با همه دوستان همراه و رفیق و یار بود و با آن‌ها شوخی می‌کرد و نظرات‌شان را می‌شنید. به گونه‌ای با همه برخورد می‌کرد که در این روزنامه، ما هیچ‌گاه احساس غریبی نداشتیم و در روزنامه همه افراد با هر مرام و بینشی حضور داشتند.»

جوادی هم که رفاقتی چهل ساله با محمود دعایی داشته است، افزون بر حسن خلق او، بر پیگیری امور معیشتی کارکنان روزنامه اطلاعات تاکید می‌کند و می‌گوید: «آقای دعایی همیشه به فکر زندگی، معیشت و مسکن همکاران بود. ما در دهه ۶۰ به دلیل همکاری جمعی و این‌که از همه ظرفیت‌های موجود استفاده کردیم، ضمن پرداخت تمام بدهی‌های موسسه، توانستیم درآمد ماهانه خوبی را هم به دست آوریم. مدیریت «اطلاعات» زیر نظر آقای دعایی، تصمیم گرفت این درآمد را صرف مسائل رفاهی کند.»

او در این راستا ادامه می‌دهد: «ایشان از اواخر دهه شصت به فکر این افتاد که برای تامین مسکن کارمندان، کاری انجام دهد. برای این معضل، دو روش را در پیش گرفت؛ یک مبلغی را به عنوان وام قرض‌الحسنه در اختیار افراد ‌گذاشت که خودشان مسکن تهیه و با یک سوم حقوق‌شان، اقساط آن را پرداخت کنند. کار دوم هم این بود در منطقه شهریار و شهرک اندیشه، مجتمع‌هایی مسکونی را برای کارکنان موسسه ساخت.»

بزرگِ مطبوعاتی‌ها

یاری‌رسانی حجت‌الاسلام دعایی، تنها به همکاران خودش در موسسه اطلاعات محدود نبود، او حتی به دیگر نشریات هم کمک می‌کرد و برای همین بسیاری او را بزرگ مطبوعاتی‌ها می‌دانستند.

یکی از مواردی که بسیاری از اهالی مطبوعات برای حل مشکل خود به مدیر موسسه روزنامه اطلاعات مراجعه می‌کردند، تهیه کاغذ بود.

عباس یاری که چند دهه در مجله فیلم با این معضل روبه‌رو بوده است، در این باره می‌گوید: «در چندین برهه از کار در مجله، مشکل اصلی ما، تهیه کاغذ بود که بسیار اضطراب‌آور و جانکاه بود. اما موسسه اطلاعات، در بیشتر مواقع، این مشکل را برای ما حل می‌کرد که بیشتر به‌خاطر منش آقای دعایی بود.»

این روزنامه‌نگار، صحبت‌های خود را با ذکر خاطره‌ای ادامه می‌دهد که نشان‌گر شوخ‌طبعی سیدمحمود دعایی است: «یک‌بار برای کمکی که آقای دعایی به ما کرده بود، به دفترشان رفتم و کلی از ایشان تشکر کردم. ایشان هم یک کارتی به من داد که روی آن نوشته شده بود «به انجمن خالی‌بندان خوش آمدید»، این کارت در اتاقش بود و اگر کسی می‌رفت از ایشان تعریف کند، حتما یک دانه از این کارت‌ها می‌گرفت.»

عذرخواهی از فاطمه معتمدآریا

حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی، افزون بر فعالیت در پهنه سیاست و رسانه، یک چهره فرهنگی هم بود و برای همین، ارتباطی بسیار خوب با هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان داشت. او در بیشتر مراسم‌ هنری حاضر می‌شد و در تشییع پیکر چهره‌های فرهنگی، نماز میت می‌خواند.

بردبار درباره این ویژگی دعایی می‌گوید: «حاج آقا دعایی به جامعه فرهنگی و هنری بسیار احترام می‌گذاشت و هرجا که ایشان را دعوت می‌کردند، با کمال میل شرکت می‌کرد. ایشان خودشان را موظف می‌دانستند که برای احترام به شخصیت هنرمندان، حتما در مراسم فوت‌شان حضور داشته باشند و حتما هم خودشان نماز میت را بخوانند.»

یاری در همین‌باره می‌گوید: «ایشان بین افراد تبعیض قائل نمی‌شدند و به همه احترام می‌گذاشتند. یادم می‌آید سال‌ها پیش، زمانی که فاطمه معتمدآریا در کاشان مورد حمله عده‌ای قرار گرفته بود، آقای دعایی زمانی که متوجه این موضوع شد، در یک مراسمی که فیلم «روسری آبی» را دوباره اکران می‌کردند، پشت میکروفون رفت و از او دلجویی کرد و بابت آن رفتار، اظهار شرمندگی کرد.»

منبع: خبر آنلاین

دیگر رسانه ها

کدخبر: 25055

ارسال نظر