سفر به دور ایران پس از آتش زدن رفیق قدیمی | مرد آتش افروز چطور از قصاص نجات یافت

مردجوان که بعد از به اتش کشیدن رفیق قدیمی اش، ایرانگردی را آغاز کرده و درنهایت به دام پلیس گرفتار شده بود، تنها یک ماه پس از دستگیری، با رضایت اولیای دم مواجه شد.

سفر به دور ایران پس از آتش زدن رفیق قدیمی |  مرد آتش افروز چطور از قصاص نجات یافت

مردجوان که بعد از به اتش کشیدن رفیق قدیمی اش، ایرانگردی را آغاز کرده و درنهایت به دام پلیس گرفتار شده بود، تنها یک ماه پس از دستگیری، با رضایت اولیای دم مواجه شد.

مرد جوان بعد از امضای برگه رضایت، آن را روی میز بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران قرار داد.برایش سخت بود، اما به خاطر رضای خدا از قصاص قاتل پدرش گذشت کرده بود و به رودی مرد جنایتکار در دادگاه از جنبه عمومی جرم محاکمه می شد.

بی شک هرگز آن روز را فراموش نمی کرد، ۶ بهمن سال گذشته که با پدرش در دفتر او نشسته بود. بهزاد، قاتل خشمگین در حالی که ظرف بنزینی در دست داشت وارد شد و تهدیدهایش را شروع کرد.

بهزاد فریاد می زد و گوشش به هیچ حرفی بدهکار نبود، در یک لحظه در ظرف را باز کرد و به روی وسایل داخل اتاق و پدرش بنزین ریخت. فندک را روشن کرد و ناگهان شعله های آتش بود که اتاق را روشن کرد.

مرگ آتشین

مرد جوان تلاش می کرد تا پدر را خاموش کند و مرد آتش افروز با دیدن این صحنه متواری شد. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفت و پدر ۵۰ ساله اش روی برانکارد قرار گرفت و به بیمارستان سوانح و سوختگی منتقل شد. 

۶ روز پدرش با مرگ دست و پنجه نرم کرد اما در نهایت مرد میانسال تسلیم مرگ شد.گزارش این جنایت به بازپرس محمد تقی شعبانی اعلام شد و تحقیقات برای دستگیری بهزاد آغاز شد.

کاراگاهان اداره دهم پلیس اگاهی پایتخت راهی خانه بهزاد شدند، اما مرد جنایتکار از محل گریخته بود. تحقیقات نشان می داد بعد از جنایت او از تهران خارج شده و هیچ رد و سرنخی از او در دست نبود.مشخصات بهزاد به کلیه واحدهای گشت پلیس اعلام شد و بررسی ها برای دستگیری وی ادامه داشت تا اینکه کاراگاهان جنایی دریافتند بهزاد به تهران بازگشته است.

اعتراف به قتل

اواخر خرداد بود که بهزاد در مخفیگاهش بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد: 

من تاجر و کارخانه دار ورشکسته هستم و مشکلاتی که برایم رخ داد باعث شد که دارایی ام را از دست بدهم. بدنبال راهی برای جبران بودم که متوجه شدم مقتول که از دوستانم بود، وام می دهد. مقتول دفتری داشت که وام برای دیگران فراهم می کرد و در ازای این کار مبلغی می گرفت. 

او ادامه داد:  مدتی قبل از حادثه ۲۰۰ میلیون تومان به مقتول پول دادم تا برایم وام ۵ میلیاردی بگیرد. اما از وام خبری نبود، بعد از مدتی به مقتول گفتم اگر نمی تواند وام را فراهم کند پولم را بدهد. از آن به بعد هر بار سراغ پولم را می‌گرفتم مقتول بهانه می آورد و امروز و فردا می کرد و درنهایت چک ۲۰۰ میلیون تومانی به ازای پولم به من داد. چکی که بلامحل بود و به خاطرش ۵ روز به زندان افتادم و با کمک مقتول ازاد شدم.

پس از آزادی به سراغش رفتم و گفتم اصل پولم را برگرداند چون گرفتار بودم. اما او یک یا دو ماهی مرا سرکار گذاشت و امروز یا فردا می کرد. سرانجام روز حادثه بنزین تهیه کردم و به دفتر مقتول رفتم. قصدم این بود که او را بترسانم و به پولم برسم. بنزین را روی مبل و وسایل اتاق ریختم. یک مقدار هم روی مقتول پاشید و پسرش که در آنجا حضور داشت به سمتم آمد و با هم درگیر شدیم. گفتم پولم را می خواهم که در کشمکش با پسر مقتول زمین خوردم و در آن لحظه فندک را کشیدم تا وسایل های دفتر آتش بگیرد و خسارت به او وارد شود. اما اقدام من باعث شد تا مقتول در آتش بسوزد و پسرش هم مصدوم شود.

سفر به دور ایران

متهم گفت: پس از قتل، با خودم گفتم من دیر یا زود دستگیر می شوم و مجازات من قصاص است، با این حساب بهتر است حالا که زنده ام دنیا را بگردم و تفریح کنم. با این تفکر به شمال غرب کشور رفتم و زمینی که در آنجا داشتم را فروختم. با پول آن به تمام شهرهای ایران سفر کردم ودرنهایت به تهران برگشتم. 

با اعتراف متهم جوان به جنایت او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، با رضایت او مواجه شد

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 30998

ارسال نظر