ماجرای باند خفاش شبهای تهران

6مرد تبهکار که به‌عنوان بیمار و همراهان بیمار، خودروهای عبوری را دربست می‌گرفتند و با دادن آبمیوه و شیرموز مسموم اقدام به سرقت می‌کردند، درحالی‌که 2نفر را به قتل رسانده‌اند از سوی کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شدند

ماجرای باند خفاش شبهای تهران

۶مرد تبهکار که به‌عنوان بیمار و همراهان بیمار، خودروهای عبوری را دربست می‌گرفتند و با دادن آبمیوه و شیرموز مسموم اقدام به سرقت می‌کردند، درحالی‌که ۲نفر را به قتل رسانده‌اند از سوی کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شدند.ما خفاش شب هستیم» سرکرده باند سرقت با این جمله جواب سؤالاتمان را می‌دهد و می‌گوید که در تاریکی شب سراغ طعمه‌هایشان می‌رفتند و پس از بیهوش کردن راننده‌های مسافرکش، دست به سرقت خودروهای آنها می‌زدند. شگرد خطرناک آنها تاکنون موجب قتل ۲راننده شده است.  هاشم، سردسته باند در گفت‌و‌گو با  روزنامه ایران از ماجرای سرقت‌هایشان گفت.

سابقه داری؟

نه، من لیسانس دارم و در عسلویه کار خوب و با آبرویی داشتم، اما از آنجایی که مدام باید از شهر محل زندگی‌ام به عسلویه می‌رفتم و خانواده‌ام را نمی‌دیدم و از طرفی شرایط کاری هم خیلی خوب نبود، خودم را بازخرید کردم و راهی تهران شدم. در 4سالی هم که در تهران هستم، یا با پرایدم مسافرکشی می‌کنم یا کارگری می‌کردم.

 چرا باید دست به چنین سرقت‌هایی بزنی؟

وقتی به تهران آمدم، در خانه‌ای در دروازه غار ساکن شدم. تا پارسال، صاحب‌خانه خیلی رفاقتی با من کار می‌کرد و پول زیادی نمی‌گرفت، اما از پارسال اجاره را گران کرد و ماهی یک میلیون و پانصد هزار تومان باید اجاره می‌دادیم. صاحب‌خانه خودش از خلافکارها بود.

پیشنهاد بی‌هوشی از چه کسی بود؟

چند سال قبل یکی از دوستانم به خانه‌ام آمد و داخل آبمیوه من دارو ریخت. آن زمان 4روز خوابیدم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که از خانه‌ام سرقت کرده است. چون خودم یک‌بار به همین شگرد طعمه شده و زنده مانده بودم، تصور می‌کردم برای دیگران هم اتفاقی نیفتد.

با خودروهای سرقتی چه می‌کردی؟

دو خودرو را در یکی از شهرهای شمالی فروختم. دو خودروی دیگر را هم به یکی از شهرستان‌ها بردیم تا بفروشیم، اما مالخرها که به محل قرار آمدند، شروع به داد و فریاد کردند که پلیس آمد و ما هم از ترسمان فرار کردیم غافل از اینکه شگردشان این بود تا خودروها را از ما سرقت کنند. دو تا از خودروها را هم در فضای مجازی فروختیم. خودروی مقتول را 65 میلیون تومان فروختیم.

چه زمان‌هایی سرقت می‌کردید؟

ما خفاش شب‌های تهران هستیم. البته یک زمان‌هایی هم در روز می‌رفتیم، اما کلاً شب‌ها سرقت می‌کردیم.

می دانی دو نفر را کشته‌اید؟

بله ما 6مورد سرقت داشتیم که فهمیدیم دو راننده به خاطر داروی بی‌هوشی که به آنها دادیم، فوت کرده‌اند.

 سناریوی دروغین برای سرقت مس

گرچه مرد میانسال و برادرزاده‌اش می‌خواستند بار 7میلیارد تومانی شمش مس را تصاحب کنند اما زیرکی مأموران دست آنها را رو کرد و متهمانی که با پای خود به اداره آگاهی رفته بودند، به اتهام سرقت 25تن شمش بازداشت شدند.

نقشه‌تان برای سرقت چه بود؟

25تن شمش مس، به ارزش 7میلیارد تومان پول خیلی زیادی بود و اگر نقشه‌مان می‌گرفت، می‌توانستیم زندگی ایده‌آلی برای خودمان رقم بزنیم. من و برادرزاده‌ام از کرمان شمش‌های مس را بار زدیم و قرار بود که آنها را به کارخانه‌داری در تهران تحویل دهیم. چند روز قبل به دروغ با پلیس تماس گرفتیم و از سرقت خودرویمان خبر دادیم. ما مدعی شدیم که پس از عبور از عوارضی تهران، سرنشینان خودرویی که در کنار بزرگراه پارک  کرده بودند، از ما خواستند در کنار جاده توقف کنیم. با این تصور که آنها مأمور هستند خودرو را نگه داشتیم، اما مأمورنماها با تهدید، خودروی بار را سرقت کردند. بعد از این شکایت، مأموران به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند و دستمان رو شد. شمش‌ها را به سوله‌ای در شمال‌غربی کشور انتقال دادیم و قرار بود به خارج از کشور بفرستیم اما دستگیر شدیم.

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 19121

ارسال نظر